معنی apa - جستجوی لغت در جدول جو
apa
چه، چی
ادامه...
چِه، چی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
apalancar
فشار وارد کردن، اهرم
ادامه...
فِشار وارِد کَردَن، اَهرُم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apasionadamente
با اشتیاق، پرشور
ادامه...
با اِشتیاق، پُرشور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apariencia
ظاهر
ادامه...
ظاهِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aparición
ظهور، ظاهر
ادامه...
ظُهور، ظاهِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aparentemente
به طور ظاهری، ظاهراً
ادامه...
بِه طُورِ ظاهِری، ظاهِراً
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aparente
ظاهری، آشکار
ادامه...
ظاهِری، آشِکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aparecer
ظاهر شدن، ظاهر شود
ادامه...
ظاهِر شُدَن، ظاهِر شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apathisch
به طور بی تفاوت، بی تفاوت
ادامه...
بِه طُورِ بی تَفاوُت، بی تَفاوُت
دیکشنری آلمانی به فارسی
apatía
بی تفاوتی
ادامه...
بی تَفاوُتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apatis
بی تفاوت
ادامه...
بی تَفاوُت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
apati
بی تفاوتی
ادامه...
بی تَفاوُتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
apapun
هر، هر چه باشد
ادامه...
هَر، هَر چِه باشَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
apaziguar
آرام کردن، دلجویی کردن
ادامه...
آرام کَردَن، دِلجویی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
apaziguamento
دلجویی، مماشات
ادامه...
دِلجویی، مُماشات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
apavorar
وحشت زده کردن، وحشتناک کردن
ادامه...
وَحشَت زَدِه کَردَن، وَحشَتناک کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
apasionado
پراحساس، پرشور، شورانگیز
ادامه...
پُراِحساس، پُرشور، شورانگیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apaciguamiento
دلجویی، مماشات
ادامه...
دِلجویی، مُماشات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ada
وجود داشتن، وجود دارد، موجود
ادامه...
وُجود داشتَن، وُجُود دارَد، مُوجود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
apaisamment
آرامش بخش، با آرامش
ادامه...
آرامِش بَخش، با آرامِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
afa
گرما و رطوبت
ادامه...
گَرما و رُطوبَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ana
اصلی
ادامه...
اَصلی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ata
جدّ
ادامه...
جَدّ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ara
میانه، تماس بگیرید، استراحت
ادامه...
میانِه، تَماس بِگیرید، اِستِراحَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ama
یا
ادامه...
یا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
apaisant
آرام بخش، آرامش بخش
ادامه...
آرام بَخش، آرامِش بَخش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apathique
بی حال، بی تفاوت
ادامه...
بی حال، بی تَفاوُت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apaciguar
آرام کردن، دلجویی کردن
ادامه...
آرام کَردَن، دِلجویی کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apathie
بی تفاوتی
ادامه...
بی تَفاوُتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apaiser
آرام کردن، دلجویی کردن
ادامه...
آرام کَردَن، دِلجویی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apaisement
تسکین، مماشات، دلجویی
ادامه...
تَسکِین، مُماشات، دِلجویی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apaisé
آرامش داده شده، آرام کرد
ادامه...
آرامِش دادِه شُدِه، آرام کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apagar
خاموش کردن
ادامه...
خاموش کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apagado
کاهیده، خاموش
ادامه...
کاهیدِه، خاموش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apatia
بی تفاوتی
ادامه...
بی تَفاوُتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی