معنی apaisé
apaisé
آرامش داده شده، آرام کرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با apaisé
apaiser
apaiser
آرام کَردَن، دِلجویی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
biaisé
biaisé
جانِبدار، مُغرِضانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
apatis
apatis
بی تَفاوُت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
épuisé
épuisé
بی حال، خَستِه، فَرسودِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
épais
épais
بِه طُورِ ضَخیم، ضَخیم، چاق و چِلِّه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
prisé
prisé
اَرزِشمَند، سوکِت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
passé
passé
گُذَشتِه، عُبور کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی