معنی amputare - جستجوی لغت در جدول جو
amputare
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
amputeren
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
imputar
نسبت دادن
ادامه...
نِسبَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aiutare
کمک کردن، کمک کند
ادامه...
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sputare
تف انداختن، تف
ادامه...
تُف اَنداختَن، تُف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imputar
نسبت دادن
ادامه...
نِسبَت دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
amputer
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
amputatie
قطع عضو
ادامه...
قَطع عُضو
دیکشنری هلندی به فارسی
Amputate
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
imputare
نسبت دادن
ادامه...
نِسبَت دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reputare
شهرت یافتن، در نظر بگیرید
ادامه...
شُهرَت یافتَن، دَر نَظَر بِگیرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ampliare
گسترش دادن، گسترش دهید
ادامه...
گُستَرِش دادَن، گُستَرِش دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
appuntare
سنبه کردن، توجّه داشته باشید
ادامه...
سُنبِه کَردَن، تَوَجُّه داشتِه باشید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amputasi
قطع عضو
ادامه...
قَطع عُضو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
amputar
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
amputar
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mutare
تغییر یافتن، تغییر دهید
ادامه...
تَغییر یافتَن، تَغییر دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی