جدول جو
جدول جو

معنی amal - جستجوی لغت در جدول جو

amal
خیریّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

محاسبات
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیش بینی کردن، پیش بینی کنید، آشکار کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیش بینی کننده، شهروندی، شیخ، شورشیان، پیش بین، فالگیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشگویی، پیش بینی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور خیریّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور تدریجی، به تدریج
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
به طور محاسباتی، به روش محاسباتی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
انفجاری، مواد منفجره
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ادغام کردن، مخلوط کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کاربردی، اعمال می شود
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
توهّمات
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
وصله خورده، تکّه تکّه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کارآفرینی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
معامله
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پستاندار، یک پستاندار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پستاندار، پستانداران
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ملعون، نفرین شده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
دوست داشتن، عشق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بدترین شکل، اشتباه، به طور ضعیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آغاز، شروع، اوّلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
منشأ، منشاء
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ایمن، امن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دوست داشتن، عشق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تنگ، باریک
دیکشنری هلندی به فارسی
بدترین شکل، بد، به طور ضعیف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
لعنت کردن، نفرین
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بدترین شکل، بد، به سختی، به طور ضعیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کالا، کالاها
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ادغام کردن، آمیخته شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ادغام کردن، آمیخته شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ادغام کردن، آمیخته شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور کارآفرینانه، برای کارآفرینی
دیکشنری سواحیلی به فارسی