معنی afa - جستجوی لغت در جدول جو
afa
گرما و رطوبت
ادامه...
گَرما و رُطوبَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
de maneira abafada
به طور سنگین، به شکلی خفه شده، به طور شرجی
ادامه...
بِه طُورِ سَنگین، بِه شِکلی خَفِه شُدِه، بِه طُورِ شَرجی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autografado
امضا شده
ادامه...
اِمضا شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desabafar
غرغر کردن، محو کردن
ادامه...
غُرغُر کَردَن، مَحو کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fotografar
عکس گرفتن، عکس، تصویر کشیدن
ادامه...
عَکس گِرِفتَن، عَکس، تَصوِیر کِشیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
coreografare
رقص چینی کردن، رقص
ادامه...
رَقص چینی کَردَن، رَقص
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fotografare
تصویر کشیدن، عکس، عکس گرفتن
ادامه...
تَصوِیر کِشیدَن، عَکس، عَکس گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
coreografar
رقص چینی کردن، رقص
ادامه...
رَقص چینی کَردَن، رَقص
دیکشنری پرتغالی به فارسی
engarrafar
بطری کردن، بطری، گرفتار کردن
ادامه...
بُطری کَردَن، بُطری، گِرِفتار کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abafado
خفه، گرفتگی، گرما و رطوبت، شرجی، پر از هوای فشرده، کاهیده
ادامه...
خَفِه، گِرِفتِگی، گَرما و رُطوبَت، شَرجی، پُر اَز هَوایِ فِشُردِه، کاهیدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
autografato
امضا شده
ادامه...
اِمضا شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
açık kafalı
آرام و منطقی، روشن سر
ادامه...
آرام و مَنطِقی، رُوشَن سَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
aşırı muhafazakar
افراطی در محافظه کاری، به شدّت محافظه کار
ادامه...
اِفراطی دَر مُحافِظِه کاری، بِه شِدَّت مُحافِظِه کار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dar kafalı
محدود، خرده پا، محدودبین
ادامه...
مَحدود، خُردِه پا، مَحدودبین
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kafatası şeklinde
به طور جمجمه ای، جمجمه شکل
ادامه...
بِه طُورِ جُمجُمِه ای، جُمجُمِه شِکل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kafasını karıştırmak
گیج کردن
ادامه...
گیج کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
autografar
امضا کردن، دستخط
ادامه...
اِمضا کَردَن، دَستخَط
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abafamento
گرفتگی، خفه کردن
ادامه...
گِرِفتِگی، خَفِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ada
وجود داشتن، وجود دارد، موجود
ادامه...
وُجود داشتَن، وُجُود دارَد، مُوجود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
afablemente
با خوش روانی، دوست داشتنی
ادامه...
با خُوش رَوانی، دوست داشتَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
apa
چه، چی
ادامه...
چِه، چی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ana
اصلی
ادامه...
اَصلی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ata
جدّ
ادامه...
جَدّ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ara
میانه، تماس بگیرید، استراحت
ادامه...
میانِه، تَماس بِگیرید، اِستِراحَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
afya
سلامتی، سالم
ادامه...
سَلامَتی، سالِم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ama
یا
ادامه...
یا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
afable
خوش برخورد، دوست داشتنی
ادامه...
خُوش بَرخُورد، دوست داشتَنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abafar
خفه کردن، صدا خفه کن
ادامه...
خَفِه کَردَن، صِدا خَفِه کُن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
afavelmente
با خوش روانی، دوست داشتنی
ادامه...
با خُوش رَوانی، دوست داشتَنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menghafal
حفظ، حفظ کردن، یاد گرفتن
ادامه...
حِفظ، حِفظ کَردَن، یاد گِرِفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kekhilafan
لغزش، اشتباه
ادامه...
لَغزِش، اِشتِباه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelafalan
بیان، تلفّظ
ادامه...
بَیان، تَلَفُّظ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
par rafales
با طوفان، به صورت انفجاری
ادامه...
با طوفان، بِه صورَتِ اِنفِجاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
estafar
فریب دادن، تقلّب
ادامه...
فَریب دادَن، تَقَلُّب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kafası karışmış
گیج کننده، گیج شده
ادامه...
گیج کُنَندِه، گیج شُدِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی