معنی desabafar
desabafar
غرغر کردن، محو کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با desabafar
desabar
desabar
اُفت کَردَن، فُروپاشی
دیکشنری پرتغالی به فارسی