معنی abstain - جستجوی لغت در جدول جو
abstain
امتناع، خودداری کرد
ادامه...
اِمتِناع، خُودداری کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Abstain
پرهیز کردن
ادامه...
پَرهیز کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
abstrait
مجرّد، چکیده
ادامه...
مُجَرّد، چِکیدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sustain
حمایت کردن، حفظ کردن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
abstrair
خلاصه کردن، چکیده
ادامه...
خُلاصِه کَردَن، چِکیدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Distain
بی احترامی کردن، متمایز کردن
ادامه...
بی اِحتِرامی کَردَن، مُتِمایِز کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Obtain
دریافت کردن، بدست آورید
ادامه...
دَریافت کَردَن، بِدَست آوَرید
دیکشنری انگلیسی به فارسی