جدول جو
جدول جو

معنی abitare - جستجوی لغت در جدول جو

abitare
سکونت داشتن، ساکن شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اجتناب کردن، اجتناب کنید، پرهیز کردن، پیشگیری کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بوق زدن، سوت زدن، هوهو کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آشوب کردن، تکان دادن، شلوغی کردن، مضطرب شدن، لرزیدن، لرزاندن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آشوب کردن، تکان دادن، لرزاندن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تقلید کردن، تقلید کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شک کردن، شک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تردید کردن، تردید کنید، تزلزل کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ممیّزی کردن، حسابرسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیچاندن، پیچ، مهره کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کافی بودن، کافی است
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ساکن شدن، ساکن، سکونت داشتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
آچار کشیدن، باز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ریز ریز کردن، خرد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
روح دادن، جان دادن، زنده کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عادت دادن، عادت کن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
داوری کردن، داور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کمک کردن، کمک کند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جفت کردن، مطابقت دادن، مساوی بودن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کناره گیری کردن، کناره گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
فعّال کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عادّی، معمولی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مضطرب شدن، تکان دادن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سکونت داشتن، ساکن، ساکن شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
داور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آشوب کردن، تکان دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی