معنی Wrinkle - جستجوی لغت در جدول جو
Wrinkle
چین خوردن، چین و چروک
ادامه...
چین خُوردَن، چین و چُروک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wrinkled
چروک، چین خورده
ادامه...
چُروک، چین خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkly
چروک دار، چروکیده
ادامه...
چُروک دار، چُروکیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wriggle
لرزیدن، چرخیدن
ادامه...
لَرزیدَن، چَرخیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sprinkle
پاشیدن
ادامه...
پاشیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Twinkle
درخشش کردن، چشمک زدن
ادامه...
دِرَخشِش کَردَن، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trickle
چکیدن
ادامه...
چِکیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی