جدول جو
جدول جو

معنی Tan - جستجوی لغت در جدول جو

Tan
برنزه، قهوه ای مایل به زرد، برنزه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Pan
تصویر Pan
حرکت پن (Pan) در زبان سینما و فیلم سازی به حرکت دوربین اطلاق می شود که در آن دوربین به یک زاویه از جهت افقی حرکت می کند، به طوری که بخشی از صحنه از یک لحاظ به لحاظ دیگر می پردازد. این حرکت معمولاً بر روی یک تراز خطی انجام می شود، به طوری که دوربین از یک نقطه مرجع به سمت چپ یا راست حرکت می کند.
معمولاً استفاده از حرکت پن در فیلم سازی به منظور نمایش فضا و محیط استفاده می شود، به طوری که تماشاگران احساس می کنند دوربین در فضا حرکت می کند و آن را تجربه می کنند.
مثال:
- در یک صحنه، دوربین می تواند از یک زاویه نمایش می دهد که دو کاراکتر در حال صحبت کردن هستند، و سپس به طور آرام به سمت چپ یا راست حرکت می کند تا فضای دیگری از محیط نمایش داده شود.
استفاده از حرکت پن به طور متناسب با نیازهای نویسنده و کارگردان فیلم و همچنین برای ایجاد اثرات بصری و درک بهتری از فضا و وضعیت صحنه استفاده می شود.
حرکت دوربین بر محو ر ثابت به سمت راست و چپ مانند آدمی که ثابت ایستاده و با گردش سر حول محور گردن، به سمت راست یا چپ نگاه می کند. این نگاه ممکن است نرم و آرام یا تند وسریع باشد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
گرفتار شدن، گره زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبنده، وسوسه انگیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وسوسه انگیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنزه، برنزه شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترش، تنگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در هم پیچیده، درهم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملوس، ملموس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ملموس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Tab
تصویر Tab
مقدمه مفهومی درباره واژه
کلید Tab یکی از کلیدهای استاندارد صفحه کلید است که دو عملکرد اصلی دارد: ایجاد فاصله افقی (معمولاً معادل 8 کاراکتر) در اسناد متنی و حرکت بین عناصر قابل کلیک یا قابل ویرایش در رابط های کاربری. این کلید در برنامه نویسی و طراحی UI نقش مهمی ایفا می کند و استانداردهای مختلفی برای رفتار آن در محیط های گوناگون تعریف شده است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در ویرایشگرهای کد، Tab برای ایجاد تورفتگی (indentation) استفاده می شود. در فرم های وب، حرکت بین فیلدهای ورودی با Tab انجام می گیرد. در IDEها، تکمیل خودکار کد اغلب با Tab فعال می شود. در رابط خط فرمان، Tab برای تکمیل خودکار دستورات کاربرد دارد. در طراحی UI، پیمایش صفحه کلید با Tab استاندارد است.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
جهش بین فیلدهای فرم ثبت نام وبسایت ها. ایجاد ساختار سلسله مراتبی در کدهای برنامه نویسی. پیمایش میان منوهای نرم افزار بدون استفاده از ماوس. تکمیل خودکار نام فایل ها در ترمینال لینوکس. تنظیم ترتیب پیمایش عناصر در اپلیکیشن های موبایل. ایجاد جداول و لیست های منظم در اسناد متنی.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه وب، مدیریت focus با Tab بخش مهمی از دسترسی پذیری است. در ویرایشگرهای کد، رفتار Tab بر کارایی برنامه نویسان تأثیر مستقیم دارد. در سیستم های طراحی UI، پشتیبانی از پیمایش با Tab ضروری است. در ابزارهای خط فرمان، تکمیل با Tab تجربه کاربری را بهبود می بخشد. در استانداردهای کدنویسی، استفاده از Tab یا Space برای تورفتگی تعریف می شود.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
کلید Tab از ماشین های تحریر مکانیکی به کامپیوترها منتقل شد. در دهه 1960، ترمینال های متنی از Tab برای فرمت بندی استفاده می کردند. در دهه 1980، ویرایشگرهای متن قابلیت های Tab را گسترش دادند. امروزه در IDEهای مدرن، Tab عملکردهای پیشرفته ای مانند تکمیل هوشمند کد دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
Tab نباید با Space اشتباه گرفته شود، اگرچه هر دو می توانند برای تورفتگی استفاده شوند. همچنین با کلیدهای پیمایش دیگر مانند Arrow keys تفاوت دارد. در برخی محیط ها Shift+Tab رفتار معکوس Tab را دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در HTML با ویژگی tabindex می توان ترتیب Tab را کنترل کرد. در JavaScript می توان رفتار Tab را با رویدادهای keyboard مدیریت کرد. در Python معمولاً از Tab برای تورفتگی بلوک های کد استفاده می شود. در CSS می توان رفتار Tab را با خاصیت tab-size تنظیم کرد. در ترمینال های Unix-like، تکمیل با Tab در shell پیاده سازی شده است.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که Tab در همه محیط ها یکسان عمل می کند. چالش اصلی تعیین استاندارد برای استفاده از Tab یا Space در تورفتگی کد است. در فرم های پیچیده، مدیریت ترتیب Tab می تواند مشکل ساز شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
کلید Tab عنصری اساسی در تعامل با کامپیوترهاست. درک رفتار آن در محیط های مختلف برای توسعه دهندگان و کاربران مهم است. پیاده سازی صحیح عملکرد Tab در برنامه ها تجربه کاربری را بهبود می بخشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
به طور غیرمستقیم، به صورت مماس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حاشیه ای، مماس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مماس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مماس
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Tandem
تصویر Tandem
مقدمه مفهومی درباره واژه
پشت سر هم (Tandem) در علوم کامپیوتر به مدلی از اجرا اشاره دارد که در آن فرآیندها یا سیستم ها به صورت متوالی اما هماهنگ عمل می کنند. این الگو در مقابل اجرای موازی قرار می گیرد و معمولاً زمانی استفاده می شود که وابستگی بین مراحل پردازش وجود دارد. درک این مفهوم برای طراحی سیستم های پیچیده و توزیع شده اهمیت ویژه ای دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پردازش خط لوله (pipeline) داده ها. در معماری سیستم های تحمل پذیر خطا. در شبکه های کامپیوتری برای مسیریابی. در پردازش تراکنش های بانکی. در گردش کارهای پیچیده نرم افزاری.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
سیستم های بانکی که تراکنش ها را پشت سر هم پردازش می کنند. خطوط تولید داده در پردازش کلان داده. سرورهای تاندم در سیستم های حیاتی. مراحل کامپایل در زبان های برنامه نویسی. گردش کارهای اداری در سیستم های ERP.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری میکروسرویس ها برای گردش کارهای پیچیده. در سیستم های تحمل پذیر خطا برای افزونگی. در پردازش جریان های داده برای تبدیل های متوالی. در خطوط تولید نرم افزار برای مراحل ساخت. در شبکه های عصبی برای لایه های پشت سر هم.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
از مفاهیم مهندسی به علوم کامپیوتر راه یافت. در دهه 1980 با ظهور سیستم های Tandem Computers مشهور شد. امروزه در معماری های مدرن پردازش داده کاربرد گسترده ای دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
با sequential که فقط بر ترتیب تأکید دارد تفاوت دارد. همچنین با synchronous که بر همزمانی تأکید می کند متمایز است. در مقابل parallel execution قرار می گیرد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با ترکیب ژنراتورها. در Java با Stream API. در Unix با پایت ها (/). در Kubernetes با تنظیم وابستگی های pod. در Apache Beam با مدل pipeline.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
اشتباه گرفتن با اجرای صرفاً ترتیبی. عدم درک نیاز به هماهنگی بین مراحل. تصور نادرست از کارایی پایین در مقایسه با موازی سازی.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
الگوی پشت سر هم در بسیاری از سیستم های حیاتی کاربرد دارد. طراحی صحیح آن نیازمند درک وابستگی ها بین مراحل است. در بسیاری موارد تعادل بین موازی سازی و اجرای پشت سر هم اهمیت دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Fan
تصویر Fan
مقدمه مفهومی درباره واژه
بادبزن (Fan) در سخت افزار کامپیوتر به دستگاه خنک کننده ای اطلاق می شود که با چرخش پره ها جریان هوا ایجاد کرده و به انتقال حرارت از قطعات الکترونیکی کمک می کند. این قطعه حیاتی از overheating و آسیب به قطعات حساس جلوگیری می کند و در انواع مختلفی از سیستم های خنک کننده فعال کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در خنک سازی پردازنده ها، کارت های گرافیک، منبع تغذیه، کیس کامپیوتر و تجهیزات شبکه استفاده می شود. در سیستم های مدیریت حرارت، در کنترل سرعت فن ها (Fan Control) و در مانیتورینگ سلامت سیستم کاربرد دارد. همچنین در مراکز داده به صورت پیشرفته تر در سیستم های خنک کننده استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
خنک کننده پردازنده (CPU Fan)، فن کارت گرافیک (GPU Fan)، فن منبع تغذیه (PSU Fan)، فن های کیس (Case Fans)، فن های سرور در رک ها، فن های خنک کننده تجهیزات شبکه مانند روترها و سوئیچ ها.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های کامپیوتری، مدیریت حرارت و خنک سازی یک مؤلفه مهم طراحی است. در سیستم های با کارایی بالا (HPC)، کنترل هوشمند فن ها برای تعادل بین کارایی و مصرف انرژی اهمیت دارد. در مراکز داده، سیستم های خنک کننده پیشرفته با فن های متعدد بخشی از طراحی زیرساخت است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
استفاده از فن ها در کامپیوترها به دهه 1940 و کامپیوترهای لامپی بازمی گردد. در دهه 1980 با ظهور کامپیوترهای شخصی گسترش یافت. در دهه 2000 با افزایش قدرت پردازنده ها و گرمای تولیدی، فن های پیشرفته تر توسعه یافتند. امروزه فن های هوشمند با کنترل PWM و سیستم های خنک کننده مایع با فن های کم صداتر رایج هستند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
بادبزن با هیت سینک (Heatsink) که گرما را از قطعه دور می کند متفاوت است. همچنین با سیستم خنک کننده مایع (Liquid Cooling) که از مایع برای انتقال حرارت استفاده می کند تفاوت دارد. با سیستم های خنک کننده غیرفعال (Passive Cooling) که فن ندارند نیز متمایز است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
این مفهوم بیشتر سخت افزاری است، اما در نرم افزارهای مانیتورینگ مانند SpeedFan، در کنترلرهای PWM، و در BIOS/UEFI برای تنظیم منحنی فن قابل کنترل است. در سیستم عامل هایی مانند Linux با ابزارهایی مانند lm-sensors می توان سرعت فن ها را مانیتور کرد.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
1) تصور اینکه فن های بزرگتر همیشه بهترند 2) عدم توجه به تعادل بین جریان هوا و فشار استاتیک 3) مشکلات نویز صوتی فن های پرسرعت 4) گردگیری و کاهش کارایی در طول زمان 5) عدم تطابق سرعت فن با بار حرارتی 6) مشکلات روانکاری بلبرینگ ها در طول زمان.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
انتخاب و نگهداری مناسب فن ها برای سلامت و طول عمر سیستم های کامپیوتری حیاتی است. برای سیستم های حساس، استفاده از فن های با کیفیت و سیستم های کنترل هوشمند توصیه می شود. نظافت دوره ای و مانیتورینگ سرعت فن ها باید بخشی از برنامه نگهداری سیستم باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Tag
تصویر Tag
مقدمه مفهومی درباره واژه
برچسب ها (Tags) ابزارهای قدرتمندی برای سازماندهی و طبقه بندی اطلاعات در دنیای فناوری هستند. این شناسه های متنی به ما کمک می کنند تا محتوا، فایل ها یا داده ها را بر اساس ویژگی های مشترک گروه بندی کنیم. برچسب ها انعطاف پذیرتر از سیستم های سلسله مراتبی سنتی هستند و امکان دسته بندی چندبعدی را فراهم می کنند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در HTML برای تعریف عناصر صفحه استفاده می شوند. در سیستم های مدیریت محتوا برای سازماندهی مطالب کاربرد دارند. در پایگاه های داده NoSQL به عنوان روشی برای ایندکس کردن. در گیت برای علامت گذاری نسخه های مهم کد. در APIها برای مستندسازی نقاط پایانی.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
تگ های HTML مانند <div> یا <p>. برچسب های موضوعی در وبلاگ ها. هشتگ ها در شبکه های اجتماعی. تگ های نسخه در مخازن کد (مثل v1.0.0). برچسب های Docker برای شناسایی تصاویر مختلف.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری وب، تگ های HTML ساختار صفحه را تعریف می کنند. در سیستم های توصیه گر، تگ ها برای یافتن محتوای مرتبط استفاده می شوند. در میکروسرویس ها، تگ ها به مدیریت نسخه ها کمک می کنند. در زیرساخت به عنوان کد، تگ ها منابع را دسته بندی می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم تگ گذاری از دهه 1980 در زبان های نشانه گذاری مطرح شد. در دهه 2000 با ظهور وب 2.0 محبوبیت یافت. امروزه در اکثر سیستم های مدیریت محتوا و پلتفرم های اجتماعی استفاده می شود.
تفکیک آن از واژگان مشابه
برچسب با دسته بندی (Category) تفاوت دارد. همچنین با ویژگی (Attribute) در HTML متمایز است. برچسب ها معمولاً سلسله مراتبی نیستند و چندین برچسب می توانند به یک آیتم اختصاص یابند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در HTML با استفاده از <> تعریف می شوند. در Python می توان با دیکشنری ها پیاده سازی کرد. در سیستم های مدیریت محتوا معمولاً فیلد جداگانه دارند. در Docker با دستور docker tag استفاده می شوند. در Git با دستور git tag ایجاد می شوند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
اشتباه گرفتن با متاداده های پیچیده. استفاده بیش از حد از برچسب ها که باعث بی اثر شدن آنها می شود. عدم استانداردسازی در نام گذاری برچسب ها.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
برچسب ها ابزارهای ساده اما قدرتمندی برای سازماندهی اطلاعات هستند. استفاده صحیح از آنها می تواند کارایی سیستم ها را بهبود بخشد. استانداردسازی در نام گذاری برچسب ها اهمیت ویژه ای دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
رقص، رقصیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Tar
تصویر Tar
مقدمه مفهومی درباره واژه
فرمت بان (Tar) یکی از ابزارهای استاندارد در سیستم های مبتنی بر یونیکس است که برای ایجاد آرشیوهای فایل بدون فشرده سازی استفاده می شود. این ابزار در ابتدا برای نوشتن فایل ها روی نوارهای مغناطیسی طراحی شد، اما امروزه بیشتر برای ترکیب فایل های متعدد در یک آرشیو واحد مورد استفاده قرار می گیرد. معمولاً پس از ایجاد آرشیو tar، از ابزارهای دیگری مانند gzip یا bzip2 برای فشرده سازی آن استفاده می شود.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
برای بسته بندی کدهای منبع قبل از توزیع. در پشتیبان گیری های سیستم عامل. برای انتقال گروهی فایل ها بین سیستم ها. در فرآیندهای نصب بسته های نرم افزاری. برای ایجاد تصاویر سیستم فایل.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
آرشیوهای کد منبع با پسوند .tar.gz. بسته های نرم افزاری لینوکس. پشتیبان گیری از دایرکتوری های وب. انتقال حجم زیادی از فایل ها بین سرورها. ایجاد imageهای داکر قبل از لایه بندی.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در خطوط تولید نرم افزار برای بسته بندی محصولات. در سیستم های توزیع نرم افزار به عنوان فرمت استاندارد. در فرآیندهای DevOps برای انتقال آرتیفکت ها. در سیستم های پشتیبان گیری برای آرشیو کردن داده ها. در میکروسرویس ها برای بسته بندی اجزا.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
ابزار tar در نسخه های اولیه یونیکس در دهه 1970 معرفی شد. در دهه 1990 با ترکیب با ابزارهای فشرده سازی محبوبیت یافت. امروزه در تمام توزیع های لینوکس و سیستم های مبتنی بر یونیکس وجود دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
با فرمت های فشرده سازی مانند zip تفاوت دارد (tar به خودی خود فشرده سازی انجام نمی دهد). همچنین با فرمت های بسته بندی مانند rpm یا deb متفاوت است (این فرمت ها معمولاً از tar به عنوان پایه استفاده می کنند).
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در خط فرمان با دستور tar استفاده می شود. در Python با ماژول tarfile قابل کار است. در Java با کتابخانه Apache Commons Compress. در C با کتابخانه libarchive. در اسکریپت های shell برای اتوماسیون فرآیندها.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
اشتباه گرفتن با فرمت های فشرده سازی. عدم درک ساختار مسیرهای نسبی در آرشیوها. تصور نادرست از منسوخ شدن این فرمت.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
فرمت tar یکی از ابزارهای اساسی در سیستم های یونیکس است. درک صحیح عملکرد آن برای مدیریت فایل ها ضروری است. این فرمت با ترکیب با ابزارهای فشرده سازی، هنوز هم کاربردهای وسیعی دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
مرد بودن، مرد
دیکشنری هلندی به فارسی
ممنوع کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد بودن، مرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنزه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
لحن، خاک رس
دیکشنری آلمانی به فارسی
تابه کردن، پان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دم زدن، فن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوه، آواز خوٰاندن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
برچسب زدن، برچسب بزنید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زدن، ضربه بزنید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالیات گرفتن، مالیات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانستن
دیکشنری انگلیسی به فارسی