معنی Stranded - جستجوی لغت در جدول جو
Stranded
گرفتار، سرگردان
ادامه...
گِرِفتار، سَرگَردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
stranden
رها کردن، سرگردان
ادامه...
رَها کَردَن، سَرگَردان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Strange
عجیب، عجیبه
ادامه...
عَجیب، عَجیبِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Strand
رها کردن، رشته
ادامه...
رَها کَردَن، رِشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی