معنی Stranded
Stranded
گرفتار، سرگردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Stranded
stranden
stranden
رَها کَردَن، سَرگَردان
دیکشنری آلمانی به فارسی
Strange
Strange
عَجیب، عَجیبِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Strand
Strand
رَها کَردَن، رِشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی