معنی Stimulator - جستجوی لغت در جدول جو
Stimulator
تحریک کننده، محرّک
ادامه...
تَحرِیک کُنَندِه، مُحَرِّک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stimulator
تحریک کننده، محرّک
ادامه...
تَحرِیک کُنَندِه، مُحَرِّک
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Stipulator
شرط گذار، شرط کننده
ادامه...
شَرط گُذار، شَرط کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stimulator
تحریک کننده، محرّک
ادامه...
تَحرِیک کُنَندِه، مُحَرِّک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Stipulator
شرط گذار، شرط کننده
ادامه...
شَرط گُذار، شَرط کُنَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
stimulator
تحریک کننده، محرّک
ادامه...
تَحرِیک کُنَندِه، مُحَرِّک
دیکشنری هلندی به فارسی
Simulator
شبیه ساز
ادامه...
شَبیه ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Simulator
شبیه ساز
ادامه...
شَبیه ساز
دیکشنری آلمانی به فارسی
Stimulation
تحریک
ادامه...
تَحرِیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stymulator
تحریک کننده
ادامه...
تَحرِیک کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
Stimulation
تحریک
ادامه...
تَحرِیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
stipulator
شرط گذار، شرط کننده
ادامه...
شَرط گُذار، شَرط کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Stimulate
تحریک کردن
ادامه...
تَحرِیک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
simulator
شبیه ساز، شبیه سازها
ادامه...
شَبیه ساز، شَبیه سازها
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
simulator
شبیه ساز
ادامه...
شَبیه ساز
دیکشنری هلندی به فارسی