جدول جو
جدول جو

معنی Status - جستجوی لغت در جدول جو

Status
وضعیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Status
وضعیت
دیکشنری آلمانی به فارسی
Status
مقدمه مفهومی درباره واژه
وضعیت (Status) در فناوری اطلاعات به نمایشی از شرایط فعلی یک سیستم، فرآیند یا درخواست اشاره دارد که معمولاً به صورت کدهای عددی یا پیام های متنی استاندارد ارائه می شود. این مفهوم در تمام سطوح سیستم از سخت افزار تا رابط کاربری کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در پروتکل های شبکه (کدهای وضعیت HTTP)، مدیریت فرآیندها، نظارت بر سیستم ها، رابط های کاربری (نوار وضعیت) و گزارش گیری خطاها استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. کدهای وضعیت HTTP مانند 404 یا 200
2. وضعیت فرآیندها در Task Manager
3. نشانگر باتری در دستگاه های همراه
4. وضعیت اتصال در برنامه های شبکه ای
5. گزارش های وضعیت سیستم در ابزارهای نظارتی
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، وضعیت ها به عنوان مکانیزم بازخورد عمل می کنند. در طراحی API، کدهای وضعیت استاندارد شده اند. در نظارت بر سیستم ها، برای تشخیص مشکلات استفاده می شوند. در رابط کاربری، اطلاعات حیاتی را به کاربر منتقل می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم وضعیت از اولین سیستم های عامل در دهه 1960 وجود داشت. در دهه 1990 با گسترش اینترنت و کدهای HTTP استاندارد شد. امروزه در سیستم های پیچیده توزیع شده نقش حیاتی دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
وضعیت با state تفاوت دارد: اولی معمولاً نمایشی ساده شده است، دومی شامل تمام جزئیات شرایط سیستم است. با گزارش خطا نیز متفاوت است که فقط به مشکلات می پردازد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با کدهای بازگشتی توابع. در HTTP با کدهای 3 رقمی استاندارد. در سیستم عامل ها با ساختارهای سیستمی خاص. در رابط کاربری با المان های بصری مانند نوار وضعیت. در لاگ ها با پیام های استاندارد.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج: همه وضعیت ها باید به کاربر نمایش داده شوند. چالش اصلی: طراحی سیستم های وضعیت جامع و قابل فهم برای کاربران مختلف.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مدیریت و نمایش مناسب وضعیت سیستم ها از عوامل مهم در کاربرپسندی و قابلیت اطمینان سیستم ها است. این مفهوم در تمام لایه های فناوری اطلاعات حضور دارد.
تصویری از Status
تصویر Status
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ایستا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تراکم، ترافیک
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Status Bar
تصویر Status Bar
مقدمه مفهومی درباره واژه
میله وضعیت (Status Bar) یک عنصر رابط کاربری است که معمولاً در پایین پنجره برنامه ها قرار گرفته و اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی برنامه، سند یا سیستم را به کاربر نمایش می دهد. این عنصر در اکثر برنامه های کاربردی مدرن وجود دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طراحی رابط کاربری برنامه های دسکتاپ، وب اپلیکیشن ها، سیستم های مدیریت محتوا، محیط های توسعه یکپارچه (IDE) و برنامه های موبایل استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. میله وضعیت Microsoft Word که شماره صفحه و تعداد کلمات را نشان می دهد
2. نوار وضعیت مرورگرهای وب که آدرس لینک ها را نمایش می دهد
3. وضعیت اتصال شبکه در سیستم عامل ها
4. اطلاعات موقعیت در برنامه های نقشه برداری
5. نشانگر پیشرفت در برنامه های نصب
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری رابط کاربری، میله وضعیت به عنوان یک عنصر استاندارد برای ارائه بازخورد به کاربر عمل می کند. در برنامه های پیچیده، می تواند به بخش های مختلف تقسیم شود. در سیستم های نظارتی، اطلاعات حیاتی را نمایش می دهد. در برنامه های تولید محتوا، جزئیات سند را نشان می دهد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
اولین میله های وضعیت در برنامه های دسکتاپ دهه 1980 ظاهر شدند. در دهه 1990 با ظهور سیستم عامل های گرافیکی استاندارد شدند. امروزه در برنامه های موبایل و وب نیز به صورت گسترده استفاده می شوند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
میله وضعیت با نوار ابزار (Toolbar) تفاوت دارد: اولی فقط نمایشگر است، دومی شامل کنترل ها می شود. با نوار عنوان (Title Bar) نیز متفاوت است که در بالای پنجره قرار دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Windows Forms با کنترل StatusStrip. در WPF با StatusBar. در وب با divهای CSS. در Java Swing با JStatusBar. در Qt با QStatusBar. در برنامه های موبایل با کامپوننت های اختصاصی پلتفرم.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج: همه اطلاعات باید در میله وضعیت نمایش داده شوند. چالش اصلی: نمایش اطلاعات مفید بدون شلوغی و اشغال فضای زیاد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
طراحی میله وضعیت مؤثر از عوامل مهم در تجربه کاربری خوب است. توسعه دهندگان باید با روش های پیاده سازی آن در پلتفرم های مختلف آشنا باشند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از State
تصویر State
مقدمه مفهومی درباره واژه
وضعیت (State) در برنامه نویسی و علوم کامپیوتر به مجموعه ای از خصوصیات و مقادیر اشاره دارد که شرایط فعلی یک شیء، سیستم یا فرآیند را در یک لحظه خاص توصیف می کند. این مفهوم در الگوهای طراحی، مدیریت داده و کنترل جریان برنامه نقش اساسی دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی شیءگرا (OOP)، سیستم های بلادرنگ، ماشین های حالت، برنامه های کاربردی تحت وب (مدیریت وضعیت نشست)، و پایگاه داده ها (مدیریت وضعیت تراکنش) استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. وضعیت یک شیء در برنامه نویسی شیءگرا
2. وضعیت نشست (Session) در برنامه های وب
3. ماشین های حالت در پردازش سفارشات آنلاین
4. وضعیت تراکنش ها در پایگاه داده
5. وضعیت اتصال در شبکه های کامپیوتری
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، مدیریت وضعیت به عنوان یک چالش طراحی کلیدی مطرح است. در برنامه های توزیع شده، همگام سازی وضعیت اهمیت ویژه ای دارد. در رابط های کاربری، وضعیت مؤلفه ها بر نمایش و رفتار تأثیر می گذارد. در الگوهای طراحی، الگوی State رفتار شیء را بر اساس وضعیت آن تغییر می دهد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم وضعیت از نظریه ماشین ها در دهه 1940 سرچشمه گرفته است. در دهه 1980 با ظهور برنامه نویسی شیءگرا اهمیت یافت. امروزه در سیستم های توزیع شده و میکروسرویس ها به چالشی اساسی تبدیل شده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
وضعیت با وضعیت (Status) تفاوت دارد: اولی جامع تر و شامل تمام خصوصیات است، دومی معمولاً به یک نشانگر ساده محدود می شود. با خصیصه (Property) نیز متفاوت است که فقط به یک ویژگی خاص اشاره دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Python با متغیرهای نمونه در کلاس ها. در JavaScript با state در React. در Java با متغیرهای instance. در C با structها. در پایگاه داده با جداول وضعیت.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج: وضعیت همیشه باید ذخیره شود. چالش اصلی: مدیریت وضعیت در سیستم های توزیع شده و همگام سازی تغییرات.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک عمیق مفهوم وضعیت و روش های مدیریت آن برای طراحی سیستم های کارآمد ضروری است. این مفهوم در بسیاری از الگوهای طراحی و معماری های مدرن نقش محوری دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
ثالوث، تثلیث
دیکشنری سواحیلی به فارسی
بیان کردن، ایالت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Startup
تصویر Startup
مقدمه مفهومی درباره واژه
راه اندازی (Startup) در فناوری اطلاعات به دو مفهوم متفاوت اشاره دارد: 1) فرآیند آغاز به کار سیستم ها و نرم افزارها 2) شرکت های نوپایی که با ایده های نوآورانه در حوزه فناوری فعالیت می کنند. این واژه بسته به متن می تواند هر یک از این معانی را داشته باشد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در زمینه سیستم ها: تنظیم فرآیند بوت، آغاز سرویس ها، اجرای خودکار برنامه ها. در زمینه کسب وکار: شرکت های نوپای فناوری، شتاب دهنده ها، اکوسیستم کارآفرینی.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. مراحل راه اندازی یک سرور لینوکس
2. شرکت های نوپای موفق مانند Uber و Airbnb
3. اسکریپت های راه اندازی در سیستم های ابری
4. برنامه های اجرا شونده هنگام ورود به سیستم
5. مراکز رشد فناوری و شتاب دهنده های استارتاپی
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها: مدیریت توالی راه اندازی سرویس ها، بهینه سازی زمان بوت. در استارتاپ ها: توسعه محصول حداقلی (MVP)، معماری مقیاس پذیر، پیاده سازی سریع ایده ها.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم فنی راه اندازی از اولین کامپیوترها وجود داشت. مفهوم کارآفرینی از دهه 1990 در دره سیلیکون رایج شد. امروزه هر دو مفهوم در فناوری اطلاعات کاربرد گسترده دارند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
راه اندازی سیستم با بوت تفاوت دارد: اولی کلی تر است. استارتاپ کسب وکاری با SME متفاوت است: تمرکز بر نوآوری و رشد سریع.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در سیستم عامل ها: اسکریپت های init.d، systemd. در کسب وکار: مدل های lean startup، چارچوب های توسعه چابک.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت: همه شرکت های کوچک استارتاپ هستند. چالش فنی: بهینه سازی زمان راه اندازی سیستم های پیچیده.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک هر دو مفهوم راه اندازی برای متخصصان فناوری اطلاعات ضروری است، چه در سطح فنی و چه در سطح کسب وکار.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Static
تصویر Static
مقدمه مفهومی درباره واژه
ایستا (Static) در برنامه نویسی به اعضا، متغیرها یا متدهایی اشاره دارد که به خود کلاس تعلق دارند نه به نمونه های (instance) آن کلاس. این عناصر بدون نیاز به نمونه سازی از کلاس قابل دسترسی هستند و مقدارشان بین تمام نمونه ها مشترک است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی شیءگرا (OOP) برای متغیرها و متدهای کلاس، در زبان C برای متغیرهای با محدوده فایل، در طراحی الگوهای Singleton، و برای توابع کمکی عمومی استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
1. متغیرهای شمارنده اشیاء ساخته شده
2. متدهای کمکی مانند Math.sqrt()
3. الگوی طراحی Singleton
4. ثابت های عمومی در برنامه
5. توابع کتابخانه ای مستقل
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری نرم افزار، عناصر ایستا امکان دسترسی جهانی به منابع مشترک را فراهم می کنند. در الگوهای طراحی، برای پیاده سازی الگوهایی مانند Singleton استفاده می شوند. در بهینه سازی، از تکرار غیرضروری جلوگیری می کنند. در کتابخانه ها، توابع عمومی را ارائه می دهند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم ایستا از زبان C در دهه 1970 آغاز شد. در دهه 1990 با گسترش OOP اهمیت یافت. امروزه در تمام زبان های مدرن شیءگرا پیاده سازی شده است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
ایستا با ثابت (Constant) تفاوت دارد: اولی قابل تغییر است اما محدوده خاصی دارد، دومی تغییرناپذیر است. با جهانی (Global) نیز متفاوت است که در تمام برنامه قابل دسترسی است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در Java/C# با کلمه کلیدی static. در Python با استفاده از @staticmethod. در C برای محدود کردن محدوده متغیرها. در C++ برای متغیرهای کلاس. در JavaScript با اختصاص به خود تابع.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج: استفاده بیش از حد از عناصر ایستا. چالش اصلی: مدیریت حافظه و مسائل چندنخی در متغیرهای ایستا.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
استفاده صحیح از عناصر ایستا از مهارت های مهم در طراحی شیءگرا است. این مفهوم در بهینه سازی و طراحی الگوها کاربرد گسترده ای دارد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
ایستا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قامت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وضعیت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
وضعیت
دیکشنری هلندی به فارسی
قامت
دیکشنری آلمانی به فارسی
وضعیت، وظایف
دیکشنری لهستانی به فارسی
وضعیت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سوّم، سه
دیکشنری سواحیلی به فارسی