معنی Smudge - جستجوی لغت در جدول جو
Smudge
لکّه انداختن، لک کردن
ادامه...
لَکِّه اَنداختَن، لَک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Smudged
کثیف، لکّه دار
ادامه...
کَثیف، لَکِّه دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Smuggle
قاچاق کردن، قاچاق
ادامه...
قاچاق کَردَن، قاچاق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trudge
راه رفتن با زحمت
ادامه...
راه رَفتَن با زَحمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Surge
جوش و خروش پیدا کردن، موج
ادامه...
جوش و خُروش پِیدا کَردَن، مُوج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Judge
قضاوت کردن، قاضی
ادامه...
قِضاوَت کَردَن، قاضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nudge
هل دادن، تکان دادن
ادامه...
هُل دادَن، تِکان دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Smug
متکبّر، خود راضی
ادامه...
مُتِکَبِّر، خُود راضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی