معنی Slim - جستجوی لغت در جدول جو
Slim
باریک، لاغر
ادامه...
باریک، لاغَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Slimy
لغزنده، لزج
ادامه...
لَغزَندِه، لَزِج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slam
کوبیدن
ادامه...
کوبیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Skim
پوست کندن، لاغری
ادامه...
پوست کَندَن، لاغَری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slit
بریدن، شکاف
ادامه...
بُریدَن، شِکاف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slip
سر خوردن، لغزش
ادامه...
سُر خُوردَن، لَغزِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Swim
شنا کردن
ادامه...
شِنا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
alim
دانشمند، خرید
ادامه...
دانِشمَند، خَرید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
slim
باهوش، هوشمند، زیرکانه، زرنگ، زیرک
ادامه...
باهوش، هوشمَند، زیرَکانِه، زِرَنگ، زیرَک
دیکشنری هلندی به فارسی
Sliminess
لزجی، لاغری
ادامه...
لَزِجی، لاغَری
دیکشنری انگلیسی به فارسی