جدول جو
جدول جو

معنی Resize - جستجوی لغت در جدول جو

Resize
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’Resize’’ به معنای تغییر اندازه یا ابعاد چیزی است. این واژه معمولاً در زمینه های طراحی گرافیکی، ویرایش تصاویر، و توسعه نرم افزار به کار می رود.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی و طراحی وب، ’’resize’’ معمولاً به تغییر ابعاد تصاویر، پنجره ها یا عناصر در رابط کاربری اشاره دارد. این ویژگی برای طراحی ریسپانسیو وب و بهینه سازی تجربه کاربری به کار می رود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در طراحی وب، تغییر اندازه تصاویر به طور خودکار به منظور بهینه سازی سرعت بارگذاری صفحه و تطبیق با دستگاه های مختلف از جمله موبایل و دسکتاپ ضروری است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در توسعه نرم افزار، فرآیند تغییر اندازه به ویژه در طراحی رابط های گرافیکی و صفحات وب اهمیت دارد. این ویژگی به بهبود تطابق طراحی با نیازهای مختلف کاربران کمک می کند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژه ’’resize’’ از اوایل دهه ۱۹۹۰ در طراحی وب و نرم افزار به منظور اشاره به تغییر ابعاد تصاویر و پنجره های کاربردی وارد دنیای طراحی گرافیکی شد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
واژه ’’resize’’ با ’’crop’’ تفاوت دارد. ’’Crop’’ به معنای برش بخش هایی از یک تصویر است، در حالی که ’’resize’’ به تغییر اندازه کلی تصویر اشاره می کند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در زبان های برنامه نویسی مانند HTML و CSS، ویژگی هایی مانند `width` و `height` برای تغییر اندازه تصاویر و عناصر رابط کاربری استفاده می شود. در زبان های دیگر، کتابخانه هایی مانند `Pillow` در Python برای تغییر اندازه تصاویر به کار می روند.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج این است که تغییر اندازه تصاویر همیشه کیفیت را حفظ می کند. در واقع، تغییر اندازه ممکن است باعث کاهش کیفیت تصویر و وضوح آن شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
تغییر اندازه باید با دقت انجام شود تا از کاهش کیفیت و وضوح تصاویر جلوگیری گردد. این ویژگی باید در طراحی سیستم ها و وب سایت ها به طور بهینه استفاده شود.
تغییر اندازه، طراحی گرافیکی، بهینه سازی
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بازنگری کردن، تجدید نظر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسیدیّگی، بلوغ
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصرّف کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقدمه مفهومی درباره واژه
واژه ’’Resume’’ به معنای از سر گرفتن یا ادامه دادن یک فعالیت است که به طور موقت متوقف شده بود. این واژه به ویژه در محیط های کاری و برنامه نویسی برای شروع مجدد یک فرآیند یا برنامه به کار می رود.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در برنامه نویسی، ’’resume’’ می تواند به معنای از سر گرفتن یک فرآیند متوقف شده، مانند یک بارگذاری صفحه یا پردازش داده ها باشد. در برخی زبان ها، دستورات خاصی برای از سر گرفتن فرآیندهای متوقف شده وجود دارد.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در برنامه های کاربردی که از حالت تعلیق خارج می شوند، مانند بازی ها یا سیستم های پردازش داده ها، عمل از سر گرفتن ممکن است در پاسخ به وقفه یا درخواست کاربر انجام شود.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم ها، فرآیندهایی مانند عملیات پردازش یا درخواست ها می توانند به طور موقت متوقف شوند و با استفاده از دستور از سر گرفتن دوباره آغاز شوند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
واژه ’’resume’’ به ویژه در زمینه های سیستم عامل ها و برنامه نویسی از اوایل دهه ۱۹۸۰ برای اشاره به شروع دوباره فرآیندهای متوقف شده استفاده شد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
با واژه ’’restart’’ تفاوت دارد. ’’Restart’’ به معنای راه اندازی مجدد یک سیستم یا برنامه است، در حالی که ’’resume’’ به معنای ادامه یک فعالیت از نقطه ای است که متوقف شده است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در بسیاری از زبان های برنامه نویسی و سیستم های مدیریت فرآیند، از سر گرفتن به وسیله دستورات خاص مانند `resume` یا مکانیزم های مشابه در مدیریت فرآیندها انجام می شود.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج این است که ’’resume’’ ممکن است تمام وضعیت ها را از سر بگیرد. در واقع، گاهی اوقات نیاز است که وضعیت قبلی به طور کامل بازسازی شود.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
در طراحی سیستم های نرم افزاری و پردازشی، از سر گرفتن صحیح فرآیندها به ویژه در شرایط ناپایداری یا وقفه ها می تواند به پایداری و عملکرد بهتر سیستم کمک کند.
از سر گرفتن، پردازش ها، تعلیق
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
خواستن، میل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی صدا، بی سر و صدا
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
سهو، اسلاید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ناسزا گفتن، فحش دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنده کردن، احیا کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکونت داشتن، اقامت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نجات دادن، نجات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استعفا دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت کردن، مقاومت کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصفیه کردن، پالایش کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادامه دادن، رزومه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازنشسته شدن، بازنشسته شوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درک کردن، متوجّه شوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بر خوٰاندن، تلاوت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرّک
دیکشنری آلمانی به فارسی