معنی Peer - جستجوی لغت در جدول جو
Peer
خیره نگاه کردن، همتا
ادامه...
خیرِه نِگَاه کَردَن، هَمتا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Veer
چرخیدن، ویر
ادامه...
چَرخیدَن، ویر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
leer
خوٰاندن
ادامه...
خوٰاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
zeer
بسیار
ادامه...
بِسیار
دیکشنری هلندی به فارسی
weer
هوا، آب و هوا
ادامه...
هَوا، آب و هَوا
دیکشنری هلندی به فارسی
leer
با حالت خالی، خالی، به طور تهی، توخالی، خیره وار
ادامه...
با حالَتِ خالی، خالی، بِه طُورِ تُهی، تُوخَالِی، خیرِه وار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Peep
دزدکی نگاه کردن، چشمک زدن
ادامه...
دُزدَکی نِگَاه کَردَن، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Peel
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Meer
دریا
ادامه...
دَریا
دیکشنری آلمانی به فارسی
Leer
با دیده شهوت نگاه کردن، لیر
ادامه...
با دیدِه شَهوَت نِگَاه کَردَن، لیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jeer
مسخره کردن، جیر
ادامه...
مَسخَرِه کَردَن، جیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
meer
بیشتر
ادامه...
بیشتَرِ
دیکشنری هلندی به فارسی
leer
دکترین، یاد بگیرند
ادامه...
دُکتُرین، یاد بِگیرَند
دیکشنری هلندی به فارسی
eer
شرافت، افتخار
ادامه...
شَرافَت، اِفتِخار
دیکشنری هلندی به فارسی
Peerlessly
به طور بی نظیر، بی نظیر
ادامه...
بِه طُورِ بی نَظیر، بی نَظیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Peerless
بی همتا
ادامه...
بِی هَمتا
دیکشنری انگلیسی به فارسی