معنی Leer
Leer
با دیده شهوت نگاه کردن، لیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Leer
Veer
Veer
چَرخیدَن، ویر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
leer
leer
خوٰاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
zeer
zeer
بِسیار
دیکشنری هلندی به فارسی
weer
weer
هَوا، آب و هَوا
دیکشنری هلندی به فارسی
Leere
Leere
خَلا، پوچی
دیکشنری آلمانی به فارسی
leer
leer
با حالَتِ خالی، خالی، بِه طُورِ تُهی، تُوخَالِی، خیرِه وار
دیکشنری آلمانی به فارسی
Peer
Peer
خیرِه نِگَاه کَردَن، هَمتا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Leser
Leser
خوانَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Meer
Meer
دَریا
دیکشنری آلمانی به فارسی