معنی Mildly - جستجوی لغت در جدول جو
Mildly
به طور ملایم، خفیف
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، خَفیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wildly
وحشیانه
ادامه...
وَحشیانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coldly
سرد، به سردی
ادامه...
سَرد، بِه سَردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Middle
میانه، وسط
ادامه...
میانِه، وَسَط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Kindly
مهربانانه، با مهربانی
ادامه...
مِهرَبانانِه، با مِهربانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Boldly
با جسارت، جسورانه
ادامه...
با جَسارَت، جَسورانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Baldly
به طور صاف، کچل
ادامه...
بِه طُورِ صاف، کَچَل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Silly
احمقانه
ادامه...
اَحمَقانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Madly
دیوانه وار
ادامه...
دیوانِه وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Milky
شیری
ادامه...
شیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Moldy
کپک زده
ادامه...
کَپَک زَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mill
آسیاب کردن، آسیاب
ادامه...
آسیاب کَردَن، آسیاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mild
ملایم، خفیف
ادامه...
مُلایِم، خَفیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی