جدول جو
جدول جو

معنی Janitor - جستجوی لغت در جدول جو

Janitor
نگهبان ساختمان، سرایدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نظارت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور بهداشتی، بهداشتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Monitor
تصویر Monitor
مقدمه مفهومی
مانیتور در دو مفهوم متفاوت در علوم کامپیوتر کاربرد دارد: 1) به عنوان دستگاه سخت افزاری نمایش تصویر 2) به عنوان سازوکار نرم افزاری برای همگام سازی رشته ها. مفهوم سخت افزاری آن از دهه 1960 با ظهور نمایشگرهای CRT آغاز شد، در حالی که مفهوم نرم افزاری آن توسط پروفسور پر برینگ هانسن در سال 1974 معرفی شد.
انواع نمایشگرهای سخت افزاری
1) CRT (لامپ پرتو کاتدی) 2) LCD (کریستال مایع) 3) LED (دیود نورافشان) 4) OLED (دیود نورافشان ارگانیک) 5) نمایشگرهای لمسی. هر فناوری مزایا و معایب خاص خود را دارد.
ویژگی های فنی نمایشگرها
1) رزولوشن (مثلاً 1920x1080) 2) نرخ تازه سازی (Hz) 3) زمان پاسخ (ms) 4) نوع پنل (TN, IPS, VA) 5) دقت رنگ 6) روشنایی 7) کنتراست. این مشخصات کیفیت نمایش را تعیین می کنند.
مانیتور در برنامه نویسی همزمان
مانیتور در این مفهوم یک ساختار زبانی است که: 1) دسترسی انحصاری به منابع اشتراکی را فراهم می کند 2) از متغیرهای شرطی برای هماهنگی استفاده می کند 3) از شرایط مسابقه جلوگیری می کند. این مفهوم در زبان هایی مانند Java به صورت built-in وجود دارد.
کاربردهای مانیتور نرم افزاری
1) مدیریت دسترسی به منابع اشتراکی 2) پیاده سازی الگوهای تولیدکننده-مصرف کننده 3) همگام سازی دسترسی به داده ها 4) مدیریت انحصار متقابل. این سازوکارها برای نوشتن برنامه های چندنخی ایمن ضروری هستند.
چالش ها
در نمایشگرها: 1) مصرف انرژی 2) مشکلات سلامت چشم 3) محدودیت های زاویه دید. در مانیتورهای نرم افزاری: 1) بن بست (Deadlock) 2) گرسنگی (Starvation) 3) پیچیدگی اشکال زدایی.
روندهای نوین
در نمایشگرها: 1) نمایشگرهای انعطاف پذیر 2) نمایشگرهای با نرخ تازه سازی بالا 3) نمایشگرهای HDR. در مانیتورهای نرم افزاری: 1) الگوهای همزمانی پیشرفته 2) سیستم های توزیع شرده 3) مدل های امن تر همگام سازی.
نتیجه گیری
مانیتورها چه در مفهوم سخت افزاری و چه نرم افزاری، نقش حیاتی در تعامل انسان با کامپیوتر و مدیریت منابع سیستم دارند. درک عمیق از هر دو مفهوم برای متخصصان علوم کامپیوتر ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
جونیور، جوان
دیکشنری آلمانی به فارسی
خواننده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
زندانبانی، زندانبان، زندانی بان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری انگلیسی به فارسی