معنی Inversely - جستجوی لغت در جدول جو
Inversely
به طور معکوس، برعکس
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Reversely
به صورت معکوس، برعکس
ادامه...
بِه صورَتِ مَعکوس، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Intensely
به طور شدید، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Adversely
به طور منفی، برعکس
ادامه...
بِه طُورِ مَنفی، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Diversely
به طور متنوّع، متنوّع
ادامه...
بِه طُورِ مُتِنَوِّع، مُتِنَوِّع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conversely
برعکس
ادامه...
بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Aversely
به طور منفی، برعکس
ادامه...
بِه طُورِ مَنفی، بَرعَکس
دیکشنری انگلیسی به فارسی