معنی Innate - جستجوی لغت در جدول جو
Innate
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Innately
به طور ذاتی، ذاتاً
ادامه...
بِه طُورِ ذاتی، ذاتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
innato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
innato
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Invite
دعوت دادن، دعوت کردن
ادامه...
دَعوَت دادَن، دَعوَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Invade
حمله کردن
ادامه...
حَمله کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inundate
غرق کردن، آب گرفتگی
ادامه...
غَرق کَردَن، آب گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insane
دیوانه، مجنون
ادامه...
دیوانِه، مَجنُون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Innovate
نوآوری کردن
ادامه...
نُوآوَری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inhale
استنشاق کردن
ادامه...
اِستِنشاق کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inflate
تورّم ایجاد کردن، باد کردن
ادامه...
تَوَرُّم ایجاد کَردَن، باد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ornate
تزیینی، آراسته
ادامه...
تَزیِینی، آراستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Donate
اهدا کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ignite
اشتعال کردن، شعله ور شدن
ادامه...
اِشتِعال کَردَن، شُعلِه وَر شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Irate
عصبانی
ادامه...
عَصَبانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inane
بیهوده، بی حال
ادامه...
بیهودِه، بی حال
دیکشنری انگلیسی به فارسی