معنی Inhale - جستجوی لغت در جدول جو
Inhale
استنشاق کردن
ادامه...
اِستِنشاق کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Ideale
آرمان ها، ایده آل ها
ادامه...
آرمان ها، ایده آل ها
دیکشنری آلمانی به فارسی
inhaler
استنشاق کردن، استنشاق
ادامه...
اِستِنشاق کَردَن، اِستِنشاق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Invade
حمله کردن
ادامه...
حَمله کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Insane
دیوانه، مجنون
ادامه...
دیوانِه، مَجنُون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Innate
ذاتی
ادامه...
ذاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inhalen
سبقت گرفتن
ادامه...
سِبقَت گِرِفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
Exhale
بازدم کردن، بازدم
ادامه...
بازدَم کَردَن، بازدَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Impale
ترکاندن، چوبه زدن
ادامه...
تِرکاندَن، چوبِه زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Inane
بیهوده، بی حال
ادامه...
بیهودِه، بی حال
دیکشنری انگلیسی به فارسی