معنی Imposter - جستجوی لغت در جدول جو
Imposter
جعلکار، متقلّب
ادامه...
جَعلکار، مُتَقَلِّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Impostor
جعلکار، فریبکار
ادامه...
جَعلکار، فَریبکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
imposteur
جعلکار، فریبکار
ادامه...
جَعلکار، فَریبکار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
importer
مهمّ بودن، واردات، وارد کردن
ادامه...
مُهِمّ بودَن، وارِدات، وارِد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
impostor
جعلکار، فریبکار
ادامه...
جَعلکار، فَریبکار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
impostor
جعلکار، فریبکار
ادامه...
جَعلکار، فَریبکار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Imported
وارداتی
ادامه...
وارِداتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
imposer
تحمیل کردن، تحمیل کند
ادامه...
تَحمیل کَردَن، تَحمیل کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Impose
تحمیل کردن
ادامه...
تَحمیل کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی