معنی Imminent - جستجوی لغت در جدول جو
Imminent
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Imminently
به طور فوری، به زودی
ادامه...
بِه طُورِ فُوری، بِه زودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
imminent
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Immanent
ذاتی، ماندگار
ادامه...
ذاتی، ماندِگار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
immanent
به طور ذاتی، ماندگار، ذاتی
ادامه...
بِه طُورِ ذاتی، ماندِگار، ذاتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
immanent
ذاتی، ماندگار
ادامه...
ذاتی، ماندِگار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imminente
قریب، قریب الوقوع
ادامه...
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
immanent
ذاتی، ماندگار، به طور ذاتی
ادامه...
ذاتی، ماندِگار، بِه طُورِ ذاتی
دیکشنری هلندی به فارسی
eminent
به طور برجسته، برجسته
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بَرجَستِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
éminent
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Eminent
برجسته
ادامه...
بَرجَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
eminent
به طور برجسته، برجسته، برتر
ادامه...
بِه طُورِ بَرجَستِه، بَرجَستِه، بَرتَر
دیکشنری هلندی به فارسی