معنی Imminently
Imminently
به طور فوری، به زودی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Imminently
Immanently
Immanently
بِه طُورِ ذاتی، بِه صورَتِ فُوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Eminently
Eminently
بِه طُورِ بَرجَستِه، بِطُورِ بَرجَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Imminent
Imminent
قَریب، قَریب الوُقوع
دیکشنری انگلیسی به فارسی