معنی Gritty - جستجوی لغت در جدول جو
Gritty
سنگریزه ای، ریگ
ادامه...
سَنگریزِه ای، ریگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Pretty
زیبا
ادامه...
زیبا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fritto
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Guilty
گناهکار، مقصّر
ادامه...
گُناهکار، مُقَصِّر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grittily
به طور شن مانند، سخت
ادامه...
بِه طُورِ شِن مانَند، سَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grimly
به طرز وحشتناکی، غمگین
ادامه...
بِه طَرزِ وَحشَتناکی، غَمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Witty
زیرک، شوخ
ادامه...
زیرَک، شوخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dritt
سوّم
ادامه...
سِوُّم
دیکشنری آلمانی به فارسی
Grimy
کثیف
ادامه...
کَثیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grit
دانه های سخت، شن
ادامه...
دانِه های سَخت، شِن
دیکشنری انگلیسی به فارسی