معنی Grittily
Grittily
به طور شن مانند، سخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Grittily
Prettily
Prettily
بِه طُورِ زیبا یا دِلپَذیر، زیبا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Guiltily
Guiltily
با اِحساسِ گُناه، گُناهکار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wittily
Wittily
شوخ طَبعانِه، هوشمَندانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grimily
Grimily
بِه شِدَّت شاداب، خَشمگینانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gritty
Gritty
سَنگریزِه ای، ریگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی