معنی Glassily - جستجوی لغت در جدول جو
Glassily
به طور شیشه ای، شیشه ای
ادامه...
بِه طُورِ شیشِه ای، شیشِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Classily
با کلاس، کلاسیک
ادامه...
با کلِاس، کِلاسیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glossily
به طور برّاق، برّاق
ادامه...
بِه طُورِ بَرّاق، بَرّاق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Classify
طبقه بندی کردن
ادامه...
طَبَقِه بَندی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flashily
به طور فلاش، پر زرق و برق
ادامه...
بِه طُورِ فِلاش، پُر زَرق و بَرق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brassily
آهن گونه، برنجی
ادامه...
آهَن گونِه، بِرِنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sassily
به طور بی احترامی
ادامه...
بِه طُورِ بی اِحتِرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glassy
شیشه ای
ادامه...
شیشِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی