معنی Gilded - جستجوی لغت در جدول جو
Gilded
طلایی، طلاکاری شده
ادامه...
طَلایی، طَلاکاری شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bildend
آموزشی، تشکیل، تشکیلی
ادامه...
آموزِشی، تَشکیل، تَشکِیلی
دیکشنری آلمانی به فارسی
bilden
تشکیل دادن، فرم
ادامه...
تَشکِیل دادَن، فُرم
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gifted
بااستعداد
ادامه...
بااِستِعداد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Folded
تخت شده، تا شده
ادامه...
تَخت شُدِه، تا شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Golden
طلایی
ادامه...
طَلایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Glide
سر خوردن
ادامه...
سُر خُوردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gild
طلا کردن، طلایی
ادامه...
طَلا کَردَن، طَلایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی