معنی Gild - جستجوی لغت در جدول جو
Gild
طلا کردن، طلایی
ادامه...
طَلا کَردَن، طَلایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Wild
وحشی
ادامه...
وَحشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wild
وحشیانه، وحشی
ادامه...
وَحشیانِه، وَحشی
دیکشنری هلندی به فارسی
mild
به طور ملایم، خفیف، معتدل، ملایم
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، خَفیف، مُعتَدِل، مُلایِم
دیکشنری آلمانی به فارسی
wild
با شدّت، وحشی، به طور وحشیانه، وحشیانه
ادامه...
با شِدَّت، وَحشی، بِه طُورِ وَحشیانِه، وَحشیانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Gold
طلایی، طلا
ادامه...
طَلایی، طَلا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mild
ملایم، خفیف
ادامه...
مُلایِم، خَفیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mild
معتدل، خفیف، مداراگر، با ملایمت، ملایم، به طور ملایم
ادامه...
مُعتَدِل، خَفیف، مُداراگَر، با مُلایِمَت، مُلایِم، بِه طُورِ مُلایِم
دیکشنری هلندی به فارسی
Gilded
طلایی، طلاکاری شده
ادامه...
طَلایی، طَلاکاری شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی