معنی mild mild معتدل، خفیف، مداراگر، با ملایمت، ملایم، به طور ملایم مُعتَدِل، خَفیف، مُداراگَر، با مُلایِمَت، مُلایِم، بِه طُورِ مُلایِم دیکشنری هلندی به فارسی