معنی Exposed - جستجوی لغت در جدول جو
Exposed
آشکار، در معرض دید
ادامه...
آشِکار، دَر مَعرِض دید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Expose
افشا کردن
ادامه...
اِفشا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
exposer
افشا کردن، در معرض قرار دادن، توضیح دادن، نمایش دادن
ادامه...
اِفشا کَردَن، دَر مَعرِض قَرار دادَن، توضیح دادَن، نَمایِش دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Opposed
مخالف، مخالفت کرده
ادامه...
مُخالِف، مُخالِفَت کَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expound
توضیح دادن
ادامه...
توضیح دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Expired
منقضی شده
ادامه...
مُنقَضی شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی