معنی Established - جستجوی لغت در جدول جو
Established
مستقرّ، تاسیس شده
ادامه...
مُستَقِرّ، تَاسیس شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Establish
تاسیس کردن، ایجاد کردن
ادامه...
تَاسیس کَردَن، ایجاد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی