معنی Empower - جستجوی لغت در جدول جو
Empower
توانا کردن، توانمند سازی
ادامه...
تَوانا کَردَن، تَوانمَند سازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
imposer
تحمیل کردن، تحمیل کند
ادامه...
تَحمیل کَردَن، تَحمیل کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imponer
اجرای قانون کردن، تحمیل کنند، تحمیل کردن
ادامه...
اِجرایِ قانون کَردَن، تَحمیل کُنَند، تَحمیل کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Empowerment
قدرت دهی، توانمندسازی
ادامه...
قُدرَت دِهی، تَوانمَندسازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی