معنی Distinct - جستجوی لغت در جدول جو
Distinct
متمایز
ادامه...
مُتِمایِز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Distinctly
واضح، به طور مشخّص
ادامه...
واضِح، بِه طُورِ مُشَخَّص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
distinct
متمایز
ادامه...
مُتِمایِز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
instinct
غریزه
ادامه...
غَریزِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Instinct
غریزه
ادامه...
غَریزِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
instinct
غریزه
ادامه...
غَریزِه
دیکشنری هلندی به فارسی
Distract
حواس پرت کردن، حواس پرتی
ادامه...
حَواس پَرت کَردَن، حَواس پَرتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distance
فاصله گرفتن، فاصله
ادامه...
فاصِلِه گِرِفتَن، فاصِلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distant
دور
ادامه...
دور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distinctness
وضوح، تمایز
ادامه...
وُضوح، تَمَایُز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distinctively
متمایز، به طور متمایز
ادامه...
مُتِمایِز، بِه طُورِ مُتِمایِز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distinctive
ویژه، متمایز
ادامه...
ویژِه، مُتِمایِز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Distinction
تمایز
ادامه...
تَمَایُز
دیکشنری انگلیسی به فارسی