معنی Detonate - جستجوی لغت در جدول جو
Detonate
انفجار کردن، منفجر کردن
ادامه...
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Decorate
تزئین کردن
ادامه...
تَزئِین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
detonare
انفجار کردن، منفجر کردن
ادامه...
اِنفِجار کَردَن، مُنفَجِر کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Desolate
ویران، متروک
ادامه...
ویران، مَتروک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
detonatie
انفجار
ادامه...
اِنفِجار
دیکشنری هلندی به فارسی
Donate
اهدا کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی