معنی Depress - جستجوی لغت در جدول جو
Depress
افسرده کردن، افسرده
ادامه...
اَفسُردِه کَردَن، اَفسُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Dress
لباس، لباس پوشیدن
ادامه...
لِباس، لِباس پوشیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressingly
افسرده کننده، به طرز افسرده کننده ای
ادامه...
اَفسُردِه کُنَندِه، بِه طَرزِ اَفسُردِه کُنَندِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depression
افسردگی
ادامه...
اَفسُردِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressive
افسردگی آور، افسرده
ادامه...
اَفسُردِگی آوَر، اَفسُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressively
افسرده وار، افسردگی
ادامه...
اَفسُردِه وار، اَفسُردِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressurization
کاهش فشار
ادامه...
کاهِش فِشار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depression
افسردگی
ادامه...
اَفسُردِگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
Express
بیان کردن، اکسپرس، بیانگر
ادامه...
بَیان کَردَن، اِکسپِرِس، بَیانگَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressed
افسرده
ادامه...
اَفسُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Oppress
ستم کردن، ظلم کن
ادامه...
سِتَم کَردَن، ظُلم کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Impress
تأثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن
ادامه...
تأثیر گُذاشتَن، تَحتِ تَاثیر قَرار دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
depresso
افسرده
ادامه...
اَفسُردِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Deepness
عمق
ادامه...
عُمق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
depresi
افسردگی آور، افسردگی
ادامه...
اَفسُردِگی آوَر، اَفسُردِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Repress
سرکوب کردن
ادامه...
سَرکوب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depressing
ناامید کننده، افسرده کننده
ادامه...
نااُمید کُنَندِه، اَفسُردِه کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی