معنی Impress
Impress
تأثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Impress
Repress
Repress
سَرکوب کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Compress
Compress
فِشُردِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Oppress
Oppress
سِتَم کَردَن، ظُلم کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Express
Express
بَیان کَردَن، اِکسپِرِس، بَیانگَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Depress
Depress
اَفسُردِه کَردَن، اَفسُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی