معنی Creamily - جستجوی لغت در جدول جو
Creamily
خامه ای، به صورت خامه ای
ادامه...
خامِه ای، بِه صورَت خامِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Creakily
خراب، با صدای جیر جیر
ادامه...
خَرَاب، با صِدایِ جیر جیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dreamily
به طور رویایی، رویایی
ادامه...
بِه طُورِ رویایی، رویایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Steamily
به طور بخارآلود، به صورت بخار
ادامه...
بِه طُورِ بُخارآلود، بِه صورَتِ بُخار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Creepily
ترسناک، خزنده
ادامه...
تَرسناک، خَزَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Freakily
عجیب و غریب وار، به طرز عجیبی
ادامه...
عَجیب و غَریب وار، بِه طَرزِ عَجیبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Drearily
به طور غم انگیز، ترسناک
ادامه...
بِه طُورِ غَم اَنگیز، تَرسناک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Greasily
چرب
ادامه...
چَرب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Crazily
دیوانه وار
ادامه...
دیوانِه وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Creamy
کرم مانند، خامه ای
ادامه...
کِرِم مانَند، خامِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی