معنی Cramped - جستجوی لغت در جدول جو
Cramped
تنگ
ادامه...
تَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Crammed
پرشده، فشرده
ادامه...
پُرشُدِه، فِشُردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trapped
محبوس، به دام افتاده
ادامه...
مَحبوس، بِه دام اُفتادِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cracked
ترک خورده
ادامه...
تَرَک خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cropped
کوتاه شده، برش خورده
ادامه...
کوتاه شُدِه، بُرِش خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ramper
حالت خزیدن پیدا کردن، خزیدن، زحمت کشیدن
ادامه...
حالَت خَزیدَن پِیدا کَردَن، خَزیدَن، زَحمَت کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Cramp
گرفتگی ایجاد کردن، گرفتگی
ادامه...
گِرِفتِگی ایجاد کَردَن، گِرِفتِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی