معنی Coordinated - جستجوی لغت در جدول جو
Coordinated
هماهنگ، هماهنگ شده
ادامه...
هَماهَنگ، هَماهَنگ شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Coordinate
هماهنگ کردن
ادامه...
هَماهَنگ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coordinator
هماهنگ کننده
ادامه...
هَماهَنگ کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coordinately
به طور هماهنگ
ادامه...
بِه طُورِ هَماهَنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی