معنی Concern - جستجوی لغت در جدول جو
Concern
نگران بودن، نگرانی
ادامه...
نِگَران بودَن، نِگَرانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Concerned
نگران
ادامه...
نِگَران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concert
کنسرت دادن، کنسرت
ادامه...
کُنسِرت دادَن، کُنسِرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Condemn
محکوم کردن
ادامه...
مَحکوم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conceit
تفاخر، غرور
ادامه...
تَفَاخُر، غُرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concede
تسلیم کردن، تسلیم شدن
ادامه...
تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Conceal
پنهان کردن
ادامه...
پِنهان کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kontern
مقابله کردن، شمارنده
ادامه...
مُقابَلِه کَردَن، شُمارندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
donnern
رعد و برق زدن، رعد و برق
ادامه...
رَعد و بَرق زَدَن، رَعد و بَرق
دیکشنری آلمانی به فارسی
Convert
تبدیل کردن
ادامه...
تَبدیل کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
foncer
سریع حرکت کردن، عجله
ادامه...
سَریع حَرَکَت کَردَن، عَجَلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Confer
مشورت کردن، اهدا کردن
ادامه...
مَشوِرَت کَردَن، اِهدا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concur
موافقت کردن، موافق
ادامه...
مُوافَقَت کَردَن، مُوافِق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Concerning
مربوط به
ادامه...
مَربوط بِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی