جدول جو
جدول جو

معنی Complement - جستجوی لغت در جدول جو

Complement
تکمیل کردن، مکمّل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Complement
مقدمه مفهومی درباره واژه
مکمل (Complement) در علوم کامپیوتر کاربردهای متنوعی دارد از جمله در نظریه مجموعه ها، سیستم های عددی و طراحی الگوریتم ها. این مفهوم بیانگر بخشی است که برای تکمیل یک کل لازم است.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
مکمل در نمایش اعداد (مکمل یک و دو)، نظریه گراف (گراف مکمل)، مجموعه ها (مکمل یک مجموعه)، و الگوریتم های تطبیق الگو کاربرد دارد. در طراحی سیستم ها، مفهوم مکمل برای ایجاد تعادل استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
مکمل دو در نمایش اعداد منفی
گراف مکمل در مسائل نظریه گراف
مکمل مجموعه در پایگاه داده ها (NOT IN)
رنگ های مکمل در طراحی UI
الگوریتم های مکمل در یادگیری ماشین
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سیستم های بزرگ، درک روابط مکمل می تواند به طراحی ماژولار کمک کند. در سیستم های توزیع شده، استراتژی های مکمل برای تحمل خطا استفاده می شوند. در ذخیره سازی داده، کدهای مکمل برای تشخیص خطا به کار می روند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم مکمل به کارهای جورج بول در دهه 1850 بازمی گردد. در دهه 1940 با ظهور کامپیوترهای دیجیتال، نمایش مکمل دو برای اعداد منفی استاندارد شد. امروزه در الگوریتم های مدرن مانند شبکه های عصبی، از روابط مکمل استفاده می شود.
تفکیک آن از واژگان مشابه
مکمل با معکوس (Inverse) که معمولاً در عملیات اشاره دارد متفاوت است. همچنین با متمم (Supplement) که به افزودن چیزی اشاره دارد فرق می کند.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
C: عملگر ~ برای مکمل بیتی
Python: متد symmetric_difference() برای مجموعه ها
SQL: NOT IN برای مکمل مجموعه ها
JavaScript: عملگر ~~ برای مکمل دو
CSS: رنگ های مکمل در طرح ها
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
چالش اصلی، درک تفاوت بین انواع مختلف مکمل (مجموعه، بیتی، عددی) است. همچنین برخی توسعه دهندگان مکمل را با نقیض (Negation) اشتباه می گیرند.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
درک مفهوم مکمل و کاربردهای آن می تواند به حل مسائل کامپیوتری با رویکردی سیستماتیک کمک کند.
تصویری از Complement
تصویر Complement
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از Complementary Lighting
تصویر Complementary Lighting
نور مکمل (Complementary Lighting) در فیلم سازی به نوعی نورپردازی اشاره دارد که هدف آن بهبود یا تکمیل نور اصلی و ایجاد تعادل در روشنایی صحنه است. این تکنیک می تواند شامل استفاده از نورهای مختلف برای تکمیل نور اصلی و کاهش سایه ها، افزودن رنگ های مکمل، یا ایجاد جلوه های بصری خاص باشد. نور مکمل به عنوان یک عنصر اساسی در طراحی نورپردازی صحنه های سینمایی به کار می رود.
ویژگی ها و کاربردهای نور مکمل:
1. کاهش سایه ها :
- وظیفه : نور مکمل به کاهش یا نرم کردن سایه های ایجاد شده توسط نور اصلی کمک می کند. این نور معمولاً نرم تر و کم تراکم تر از نور اصلی است.
- کاربرد : برای ایجاد تصویری متعادل تر و جلوگیری از سایه های ناخواسته بر روی چهره یا اشیاء.
2. افزودن رنگ های مکمل :
- وظیفه : استفاده از نورهای رنگی مکمل برای ایجاد تضاد رنگی و افزایش جذابیت بصری صحنه.
- کاربرد : برای خلق حال و هوای خاص یا افزایش درام در صحنه ها. به عنوان مثال، استفاده از نور آبی و نارنجی برای ایجاد حس سردی و گرمی متضاد.
3. ایجاد جلوه های ویژه :
- وظیفه : استفاده از نورهای مکمل برای ایجاد جلوه های بصری خاص مانند برجسته کردن بخش های خاصی از صحنه یا ایجاد سایه ها و انعکاس های خاص.
- کاربرد : برای افزودن جذابیت و توجه به بخش های خاصی از تصویر.
روش های استفاده از نور مکمل:
1. نور پرکننده (Fill Light) :
- موقعیت : معمولاً در زاویه مخالف نور اصلی و نزدیک به دوربین قرار می گیرد.
- وظیفه : کاهش سایه ها و نرم کردن نور اصلی.
- کاربرد : ایجاد تصویری متعادل تر و طبیعی تر.
2. نور رنگی (Colored Light) :
- موقعیت : بسته به نیاز صحنه و جلوه ای که می خواهید ایجاد کنید، می تواند در مکان های مختلفی قرار گیرد.
- وظیفه : ایجاد تضاد رنگی و افزایش جذابیت بصری.
- کاربرد : استفاده از رنگ های مکمل برای ایجاد جلوه های خاص. به عنوان مثال، نور آبی و نارنجی برای ایجاد تضاد سرد و گرم.
3. نور جانبی (Side Light) :
- موقعیت : در کنار سوژه و معمولاً در زاویه ۹۰ درجه نسبت به دوربین قرار می گیرد.
- وظیفه : افزودن عمق و بعد به تصویر.
- کاربرد : ایجاد جلوه های سه بعدی و برجسته کردن ویژگی های چهره یا جسم.
مثال ها و نکات:
- تعادل نورها : مهم است که شدت نورهای مختلف با هم تعادل داشته باشند تا تصویر نهایی متعادل و طبیعی به نظر برسد.
- تنظیمات شخصی سازی شده : با توجه به نیازهای خاص هر صحنه، می توان موقعیت و شدت هر کدام از نورها را تنظیم کرد.
- استفاده از ژل های رنگی : برای ایجاد رنگ های مکمل، می توان از ژل های رنگی بر روی چراغ ها استفاده کرد.
نمونه فیلم ها:
- Blade Runner 2049 (2017): استفاده گسترده از نورهای رنگی مکمل برای ایجاد جلوه های بصری خاص و برجسته کردن حال و هوای علمی-تخیلی.
- Inception (2010): استفاده از نورهای مکمل برای ایجاد تضادهای بصری و افزایش درام در صحنه های مختلف.
نور مکمل به عنوان یکی از ابزارهای مهم در نورپردازی سینمایی به کارگردانان و فیلم برداران امکان می دهد تا تصاویر جذاب، متعادل و حرفه ای ایجاد کنند. این تکنیک می تواند به بهبود جلوه های بصری و تقویت حال و هوای صحنه کمک کند.
نوری است که نسبت به نور اصلی ضعیف است و برای پوشش دادن سایه ها و نیز نقاطی که نور اصلی آنها را پوشش نداده به کار می رود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
مکمّل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
اجرا کردن، پیاده سازی کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توانا، صلاحیّت دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور وسیع، به اندازه کافی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعریف، تعریف کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
مکمّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مکمّل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تعریف، تعریف کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
راضی به وضع موجود، از خود راضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمّل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
به طور ساده، به سادگی، فقط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعریف
دیکشنری لهستانی به فارسی
تعریف، تعریف کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف، تعریف کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی