جدول جو
جدول جو

معنی Clock - جستجوی لغت در جدول جو

Clock
زمان سنجیدن، ساعت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clock
مقدمه مفهومی درباره واژه
سیگنال ساعت (Clock Signal) پایه ای ترین مفهوم در طراحی سیستم های دیجیتال است که به صورت پالس های الکتریکی متناوب، چرخه های پردازش را هماهنگ می کند. این مفهوم از ساعت های مکانیکی الهام گرفته اما با دقت نانوثانیه ای عمل می نماید.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در معماری کامپیوتر، فرکانس ساعت تعیین کننده سرعت اجرای دستورات است. در سیستم های بلادرنگ (Real-Time)، دقت ساعت حیاتی است. در شبکه های کامپیوتری، پروتکل هایی مانند NTP برای همگام سازی ساعت ها استفاده می شوند.
مثال های واقعی و کاربردی
پردازنده Core i9-13900K با فرکانس پایه 3.0GHz. استفاده از کریستال کوارتز در مولد ساعت. پروتکل PTP در شبکه های صنعتی.
نقش در توسعه نرم افزار
در برنامه نویسی سیستم های نهفته، مدیریت ساعت直接影响 عملکرد سخت افزار دارد. در توسعه بازی ها، حلقه بازی (Game Loop) بر اساس سیگنال ساعت کار می کند.
تاریخچه و تکامل
اولین سیستم های دیجیتال دهه 1940 با ساعت های مکانیکی کار می کردند. در دهه 1970 کریستال های کوارتز دقت را افزایش دادند. امروزه تکنیک هایی مانند Dynamic Frequency Scaling توسعه یافته اند.
تفکیک از واژگان مشابه
با Timer (که رویدادهای خاص را اندازه می گیرد) و Counter (که پالس ها را می شمارد) متفاوت است.
پیاده سازی در زبان ها
در C با توابع clock() و time.h. در Python با ماژول time. در Verilog با دستور always @(posedge clk).
چالش های رایج
مشکلات همگام سازی در سیستم های توزیع شده. Skew ساعت در طراحی های VLSI. محدودیت های فیزیکی در افزایش فرکانس.
نتیجه گیری
مدیریت بهینه سیگنال ساعت یکی از اساسی ترین مفاهیم در طراحی سیستم های دیجیتال محسوب می شود.
تصویری از Clock
تصویر Clock
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پوشاندن، شنل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلیک کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گله کردن، گله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسدود کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Block
تصویر Block
مقدمه مفهومی درباره واژه
بلوک در فناوری اطلاعات به واحدهای پایه سازماندهی داده ها یا کد اشاره دارد. این مفهوم در سطوح مختلفی از معماری کامپیوتر، از ذخیره سازی فیزیکی تا ساختار برنامه نویسی کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در ذخیره سازی داده، بلوک به کوچک ترین واحد قابل آدرس دهی دیسک گفته می شود. در برنامه نویسی، بلوک به بخشی از کد که بین آکولاد {} محصور شده اطلاق می گردد. در شبکه های بلاکچین، بلوک حاوی مجموعه ای از تراکنش هاست.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
در سیستم فایل NTFS، اندازه معمول بلوک 4KB است. در زبان C، دستورات بین {} یک بلوک کد تشکیل می دهند. در بیت کوین، هر بلوک حاوی حدود 2000 تراکنش است.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در طراحی سیستم فایل، انتخاب اندازه بهینه بلوک بر عملکرد تأثیر مستقیم دارد. در معماری نرم افزار، بلوک بندی کد به خوانایی و مدیریت بهتر کمک می کند. در سیستم های توزیع شده، بلوک ها واحدهای انتقال داده هستند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم بلوک از اولین روزهای ذخیره سازی داده در دهه 1950 مطرح شد. در دهه 1970 با توسعه سیستم فایل های مدرن استانداردسازی شد. امروزه در فناوری هایی مانند بلاکچین تحول جدیدی یافته است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
بلوک نباید با سکتور (کوچک ترین واحد فیزیکی دیسک) اشتباه گرفته شود. همچنین با صفحه (page) در مدیریت حافظه مجازی متفاوت است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در C/Java از {} برای تعریف بلوک کد استفاده می شود. در Python از تورفتگی برای مشخص کردن بلوک ها بهره می برند. در SQL از بلوک های BEGIN...END برای گروه بندی دستورات استفاده می کنند.
نقش واژه در طراحی مدرن مانند DevOps، Microservices، AI و غیره
در DevOps، بلوک های کد مستقل، استقرار مداوم را تسهیل می کنند. در میکروسرویس ها، ارتباط بین بلوک های عملکردی اهمیت دارد. در پردازش موازی هوش مصنوعی، بلوک بندی داده ها بر عملکرد تأثیر می گذارد.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که بلوک های بزرگتر همیشه بهترند، در حالی که انتخاب اندازه بهینه به الگوی دسترسی بستگی دارد. چالش اصلی در سیستم های توزیع شده، هماهنگی بین بلوک هاست.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مفهوم بلوک یکی از پایه های اساسی معماری سیستم های کامپیوتری است. درک عمیق انواع بلوک و کاربردهای آن برای هر متخصص فناوری اطلاعات ضروری است.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تصویری از Click
تصویر Click
مقدمه مفهومی درباره واژه
کلیک (Click) در فناوری اطلاعات به عمل فشردن و رها کردن دکمه یک دستگاه اشاره گر (معمولاً ماوس) گفته می شود که یکی از اصلی ترین روش های تعامل کاربر با سیستم های کامپیوتری است. این مفهوم در طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری نقش محوری دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در تعامل با رابط های کاربری گرافیکی. در برنامه نویسی رویدادمحور. در طراحی وب و اپلیکیشن های موبایل. در بازی های کامپیوتری. در سیستم های لمسی.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
کلیک روی دکمه های نرم افزار. انتخاب آیتم های منو. فعال کردن لینک ها در مرورگر. تعامل با عناصر بازی های کامپیوتری. استفاده از دکمه های لمسی در تبلت ها.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری رابط کاربری، روش اصلی تعامل کاربر است. در برنامه نویسی رویدادمحور، مبنای بسیاری از عملیات است. در تجربه کاربری، سادگی و کارایی را تعیین می کند. در طراحی وب، اساس ناوبری است. در بازی ها، کنترل بازی را ممکن می سازد.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
در دهه 1960 با اختراع ماوس مطرح شد. در دهه 1980 با رابط های گرافیکی گسترش یافت. امروزه در دستگاه های لمسی و هوشمند به شکل های جدیدی وجود دارد.
تفکیک آن از واژگان مشابه
کلیک با تاچ (touch) متفاوت است - تاچ نیاز به فشار فیزیکی ندارد. همچنین با drag که شامل حرکت است تفاوت دارد.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در JavaScript با event listeners. در Python با کتابخانه های GUI. در Android با onClick. در iOS با IBAction. در بازی ها با سیستم های ورودی.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
سوءبرداشت رایج این است که همه کلیک ها یکسان هستند. چالش اصلی طراحی برای انواع مختلف کلیک (چپ، راست، دوبل) است.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
مدیریت صحیح رویدادهای کلیک می تواند تجربه کاربری سیستم های نرم افزاری را به شدت بهبود بخشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
پرچم بلند کردن، خروس
دیکشنری انگلیسی به فارسی