جدول جو
جدول جو

معنی Central - جستجوی لغت در جدول جو

Central
مرکزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور مرکزی، مرکزی، به طور محوری
دیکشنری هلندی به فارسی
تمرکززدایی، تمرکز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متمرکز کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
وارد شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
وارد شدن، وارد کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بی طرف، خنثیٰ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
روانی، ذهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چسبناک، ضخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویری از Control
تصویر Control
مقدمه مفهومی درباره واژه
مهار (Control) در توسعه نرم افزار به عناصر رابط کاربری یا واحدهای کدی اطلاق می شود که رفتار سیستم را مدیریت و کنترل می کنند. این مفهوم هم در طراحی رابط کاربری و هم در معماری نرم افزار کاربرد دارد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طراحی رابط کاربری برای عناصر کنترل مانند دکمه ها و فیلدهای ورودی، در برنامه نویسی برای ساختارهای کنترل جریان، و در معماری نرم افزار برای ماژول های کنترل کننده استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
دکمه های ارسال فرم در وب سایت ها، نوارهای لغزنده تنظیم صدا در اپلیکیشن ها، کنترل کننده های MVC در فریم ورک های وب، و کلیدهای میانبر در برنامه های دسکتاپ.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری MVC، کنترل کننده ها نقش واسط بین مدل و نمایش را ایفا می کنند. در سیستم های بلادرنگ، کنترل کننده ها رفتار سیستم را تنظیم می کنند. در میکروکنترلرها، کنترل کننده ها سخت افزار را مدیریت می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم کنترل از اولین روزهای محاسبات وجود داشته است. در دهه 1970 با ظهور رابط های کاربری گرافیکی، کنترل های بصری اهمیت یافتند. امروزه در فریم ورک های مدرن، کنترل کننده ها انتزاعی تر شده اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
مهار با widget تفاوت دارد: widget به عنصر بصری اشاره دارد در حالی که مهار می تواند هم بصری و هم غیربصری باشد. همچنین با command که یک عمل خاص است متفاوت است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در HTML با تگ های
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
روانی، ذهنی، به طور ذهنی
دیکشنری هلندی به فارسی
بی طرف، خنثیٰ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور مرکزی، به صورت مرکزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنترل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی طرف، خنثیٰ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور خنثیٰ، خنثیٰ، بی طرف
دیکشنری آلمانی به فارسی
عمومی، ژنرال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرکزی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نمایشی، تئاتری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نمایشی، تئاتری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مرکز قرار دادن، مرکز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کلّی، عمومی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بی طرف، خنثیٰ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
به طور محوری، مرکزی، به طور مرکزی، محوری
دیکشنری آلمانی به فارسی
مرکزی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مرکزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مرکزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
مرکزیت
دیکشنری انگلیسی به فارسی