معنی centrar
- centrar
- مرکز قرار دادن، مرکز
واژههای مرتبط با centrar
centrer
- centrer
- مَرکَز قَرار دادَن، مَرکَز
central
- central
- مَرکَزی
central
- central
- مَرکَزی
central
- central
- مَرکَزی
entrar
- entrar
- وارِد شُدَن، وارِد کُنید
entrar
- entrar
- وارِد شُدَن
penetrar
- penetrar
- نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
generar
- generar
- ایجاد کَردَن، ماشه
centrage
- centrage
- تَمَرکُز، مَرکَز دادَن