معنی Cattily - جستجوی لغت در جدول جو
Cattily
به طور زننده، گربه ای
ادامه...
بِه طُورِ زَنَندِه، گُربِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Chattily
پرحرف، چرت و پرت
ادامه...
پُرحَرف، چِرت و پِرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wittily
شوخ طبعانه، هوشمندانه
ادامه...
شوخ طَبعانِه، هوشمَندانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cannily
با هوشیاری، به شکلی دلپذیر
ادامه...
با هوشیاری، بِه شِکلی دِلپَذیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tastily
با طعم خوشمزه، با مزّه
ادامه...
با طَعم خُوشمَزِه، با مَزِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Craftily
به طور فریبکارانه، ماهرانه
ادامه...
بِه طُورِ فَریبکارانِه، ماهِرانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tattile
لمسی
ادامه...
لَمسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Hastily
به سرعت، با عجله
ادامه...
بِه سُرعَت، با عَجَلِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nastily
به طور زننده، بدجوری
ادامه...
بِه طُورِ زَنَندِه، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cagily
به طور با احتیاط، به طرز عجیبی
ادامه...
بِه طُورِ با اِحتیاط، بِه طَرزِ عَجیبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی