معنی Casually - جستجوی لغت در جدول جو
Casually
به طور غیررسمی، اتّفاقی
ادامه...
بِه طُورِ غیرِرَسمی، اِتِّفاقی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Causally
به طور علّی، علّی
ادامه...
بِه طُورِ عِلّی، عِلّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rascally
شیطنت آمیز، فحشا
ادامه...
شِیطَنَت آمیز، فَحشا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Visually
بصری طور، بصری
ادامه...
بَصَری طُور، بَصَری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Manually
به صورت دستی
ادامه...
بِه صورَتِ دَستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Usually
معمولاً
ادامه...
معمولاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Nasally
به طور بینی، بینی
ادامه...
بِه طُورِ بینی، بینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Casual
غیررسمی، گاه به گاه
ادامه...
غیرِرَسمی، گاه بِه گاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی